انواع آواز مازندرانی
امیری
معروفترین آواز بین مردم مازندران است. این آواز زیبا و دلانگیز به تنهایی میتواند بیان کننده خصایص و ارزشهای موسیقی مازندران باشد. آواز امیری بیشتر در جنوب مازندران متداول است و شعرهای زیبا و تصویرگر امیر پازواری، شاعر بلند پایه مازندرانی(بابل)، زینت بخش آواز امیری است.
مقام امیری در دو نوع امیری بلند و امیری کوتاه اجرا میشود و به همت شادروان استاد ابوالحسن صبا، مقام امیری مازندران ثبت شده و در کنار سایر گوشههای آواز دشتی در ردیف استاد صبا قرار گرفته است.
کتولی
از مقامهای معروف مازندران است که بیشتر در قسمتهای شمال مازندران متداول است. آوازهای کتولی در نوع خود زیبایی ویژهای دارد.
آواز کتولی، حاوی مضامین بلند اخلاقی، قومی، اعتقادی و گاه توصیفی است. کتولی در ۳نوع مختلف کتولی کوتاه (کل حال)، کتولی متوسط (میون کتولی) و کتولی بلند (بلند کتولی) اجرا میشود.
نجما
یکی دیگر از آواز های مازندرانی آواز نجما ست. روایت است که میرنجم الدین معروف به نجما شاهزاده ای اهل فس بوده که عاشق دختری از مازندران به نام رعنا بود که در وصف عشق و عاشقی آنان آواز نجما و رعنا در مازندران خوانده می شود.
اشعار این آواز تماما” فارسی است، ملودی نجما در دستگاه شور و از گوشه رهاوی تاثیر پذیرفته است و از نظر موسیقایی متاثر از موسیقی مرکزی ایران است حتی در بعضی از قسمت ها شباهت هایی به موسیقی فارس و مناطقی از خراسان دارد. یعنی برخی از حالات موسیقی خراسان را در نجما می بینیم.
آواز نجما هم مانند آواز امیری فاقد ریتم است و در دستگاه شور ارائه می شود بعد از ۳بار گردش ملودی روی پرده دوم نت شروع رو تونیک فرود می کند و بار چهارم به صدای آغازی تونیک بر می گردد.
صنم
دیگراز آواز های مازندرانی(صنم) است که گاهی آن را حقانی نیز می خوانند واز نظر خصائص موسیقی با آن یکی است. فقط از نظر بیان ملودی صنم را خواننده با کلمه صنم وحقانی را با کلمه الله شروع می کند و همین تنها تفاوت آنها است.
این آواز پدیده تفکرات و باور ها و برداشت های جدیدتر اجتماعی است که مضامین گسترده شده اجتماعی را نسبت به زندگی اولیه و بدوی نشان می دهد به همین خاطر این ملودی ممکن است بی تاثیراز ملودی مناطق دیگر ایران نباشد.
طالب یا طالبا
طالبا یکی دیگر از تصانیف مازندرانی است که مودی آن معمولا” با اشعار خواهر طالب(طالب آملی) سیتی گلین نساء یا سیتی نساء، که در فراق برادر سروده است خوانده می شود.
طالب آملی یا طالبا از شاعران فارسی زبان معروف است که در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم می زیست اهل آمل بوده و شهرت وی به نزد خاص و عام خطه مازندران طالب آملی است، وی در دیار هند شهرت بسیار یافت و در صف اول شاعران عهد خود جای گرفت.
نمونه ای از اشعار طالب:
طالب منم که زمره افراد دهر را دل تا زبان بدیده ادراک دیده ام
هر گه به سهو گوشه چشمی گشوده ام خون در عروق انجم و افلاک دیده ام
چاووش خوانی
نیز از آواز های معمول مازندران است که در استقبال یا بدرقه زایران مشهد، کربلا، نجف یا مکه خوانده میشود. چاووش خوان، پیک خبردهنده است که مردم را در حال و هوای اعتقادی و توجه به مقدسات قرار میدهد.
مضمون عمومی در موسیقی مازندران، مسایل حماسی و اعتقادی و پرداختن به بیان ارزشهاست. با این که موسیقی مقامی نواحی مختلف مازندران شباهت کلی و عام به هم دارند، اما در هر منطقه، بنا به شرایط اقلیمی و خصایص فرهنگی و نوع ارتباطات اجتماعی، رنگ و حالت مشخص تری مییابد. مثل سادگی در مازندران موسیقیهایی با متر معین به بیان ترانههایی اختصاص دارد که عموماً دارای مضامین توصیفی و عاشقانه هستند.
ترانههای مازندرانی با ملودیهایی ساده و روان و اشعاری لطیف و بی پیرایه، سخنان دلنشینی را بیان میکنند که جذابیت خاص یافته و در یادها باقی میمانند. آواز های اصیل مازندرانی با عناوین و نامهای خاص، بیانگر قدمت و سابقه طولانی حوادث و مسایلی است که ریشه در زندگی مردم این سامان داشته و به زمان حال رسیدهاند.
نوروزخوانی
نوروزخوانان اشخاصی هستند که پیش از آمدن بهار، رسیدن نوروز و سال نو را با شعر و آهنگ به مردم بشارت میدهند. نوروزخوانان، بدیهه سرایانی هستند که از مدتها پیش از بهار به پیشواز بهار میروند و بدون همراهی ساز و صرفاً به کمک آواز، نسیم بهاری را با دل و جان مردم آشنا میکنند. مردم هم به همراهی نوروزخوانان به آوازخوانی میپردازند و به این ترتیب استقبال از بهار عمومی میشود.
تعزیه
ریشههای محکم اعتقادی و علاقه به آل علی (ع) موجب شده است تعزیه در این سامان رشد یابد و آهنگهای تعزیه در بخشهای ریتمیک رشد چشمگیری بیابد. در عین حال، شیوههای آوازخوانی در تعزیه باعث شده است مقامهای موسیقی مازندران تحول یابد و در شکلهای متنوع عرضه شود و از این راه، فرمهای تازه در شکلهای موسیقی مازندران پدید آید.
متداولترین سازهای مازندران عبارتند از:
لَـلِـوا (نی): که از سازهای شناخته شده در مازندران است. لَـلِـوا یا نی درواقع، ساز چوپانی مازندران به حساب میآید و در میان دامداران و ساکنان کوهستانهای مازندران معمول است.
دوتار: رنگ و حالت بیانی دوتار مازندران از خصایص عمومی موسیقی این سامان تبعیت میکند و با حالات اجرایی دوتار ترکمنی و خراسانی تفاوتی آشکار دارد.
کمانچه: این ساز از سازهای معمول در میان مردم مازندران است. کمانچه رایج در مازندران مانند کمانچه لری سه سیم دارد، ولی در سالهای اخیر از کمانچههای چهارسیمی نیز استفاده میشود.
قاره (دِسَرکوتن): عبارت است از طبلهای کوچک با بدنهای سفالی که پوستی روی دهانه کوزه سفالی کشیده شده و با طنابهایی در اطراف محکم میشود. نقاره را معمولاً با ۲قطعه چرمی به صدا درمی آورند. نقاره در اجرای حرکات و رقصهای جمعی و به عنوان ساز خبرده، در همراهی سرنا استفاده میشود.
سرنا: سرنا در بین مردم مازندران به عنوان سازی روستایی و پرصدا در اعلام خبرها و انتقال وضعیتها استفاده میشود. مردم مازندران سرنا را هم به تنهایی و هم در همراهی با نقاره به کار میبرند. سرنا و نقاره علاوه بر جنبههای خبری در همراهی با رقصهای بومی نیز استفاده میشوند.
علاوه بر سازهایی که نام بردیم، در بین مردم مازندران استفاده از سه تار، تار و تنبک نیز متداول است و بعضی از مردم بومی مازندران موسیقیهای خود را با سازهای مذکور اجرا میکنند.
مطالب مرتبط: